-
انسان تنهاست و تنهایی هایی دو نوع اند؛ تُهی و سرشار
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1391 14:04
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 می رویم.... راهی است نامعلوم؛ از آغاز تا فرجام و از «هرطرف...» [i] . چیزهایی و آدم هایی دیگر با ما؛ رنگ به رنگ، حال به حال. گاهی بر وفق مرادمان و گاه، نه بر وفق مراد. اگر زمین آرام است چون گهواره، یک زمان نیز بلرزد وبجنبد چنان چموش و ویرانگر. اگر...
-
کلمات ما به چه درد می خورد؟
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 10:25
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 یک. از پشت شیشۀ ماشین، آتش می ریزد. رانندۀ میان سال ما مرتب عرق ریز گردن چروکیدۀ سیاهش را خشک می کند. یکی دیگر پس از من سوار می شود و قدری جلو تر خانمی؛مسافر سوم. کمی به میدان آریاشهر مانده، خانم اسکناس پانصدی می دهد. مرد می گیرد و زیر فرمان می...
-
هستی ونیستی
سهشنبه 13 تیرماه سال 1391 09:02
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 امشب واعظ، میهمان نازنین خیال من بود. صبح به یادداشتی مراجعه کردم مربوط به حدود 20 سال پیش، تابستان 1372؛ شهر پرخاطراتم تبریز. به عیادت شان رفته بودم. سماور همچنان می جوشید، علفها داخل قوری دم می کشیدند. کتاب ها کف اتاق به هم ریخته بودند. پیرمرد...
-
قایق هستی خویش را پیش می بریم
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 20:10
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA شرایط است که ما را با خود می برد؟ یا می توانیم نقش خود را کم وبیش برآنها بزنیم؟ سالها پیش آرای آلبرت بندورا [1] برای من روزنه ای تازه گشود. مدیون او هستم و از جمله همین هفته نیز در وضع دشواری به دادم رسید. دیدگاه های سادۀ خطی، یا یکسره ساختارها و جبر شرایط را دیده اند ویا...
-
مکانی برای ایستادن و نگاه کردن
پنجشنبه 25 خردادماه سال 1391 14:08
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA مشکلی داشتم. بی مشکل هرکه هست لابد از جنس بشر نیست. از بیکرانگی عالم وآدم همتی طلب کردم و تا حدودی حل شد. دلیلی ندارد که اجازه بدهیم «خود-اثربخشی» [1] ما به این سادگی از دست رود. اگر می رود احتمالا برای این است که ما یک جایی برای نگریستن می ایستیم وتکان نمی خوریم. این هم...
-
صدای نفَس های ما
جمعه 19 خردادماه سال 1391 12:17
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA هوُ...هوُ...هوُ.....هوُ... می روی، می دوی و صدای نفَس، پا به پای تو. تا جنب وجوشی در تو نیست، چنان آهسته است که گویی او هم نیست. صدای نفَس ها، صدای بودن ماست. صدای حضور ما در اینجاست. صدای نفَس هایم با من چه می گویند؟ هربار ِ بسیار که به این می اندیشیدم، با خود بی اختیار...
-
معنا در اسارت ایدئولوژی
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 16:19
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA گاهی ما هستیم وتمناهای بیغرض زیستن. گاهی ما به طبیعت(طبیعت خود، یا طبیعت پیرامون)نزدیک می شویم، در بیخبری چشمان مداخله گر فرهنگ وجامعه. سپیدۀ سحر سر برنیاورده بود: جمع درختان، شکوه آسمان، زلال هوا و یاس های زرد وحشی با اجتماعی محتشم؛ ایستاده برشاخه ها و نشسته بر زمین، گوش...
-
زمین پر از علامت سؤال است
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 10:28
خروس همسایۀ دور ما را خواب برده است. چشمهایم باز است ولی این بدن لش، لختی می کند. هرطور هست بر می خیزم. بیرون، هوا بد نیست. نوعی قائم موشک بازی با دود ودم شهر. تا سر وکلۀ خیلی از آهن پاره های چند رگه پیدا نشده، آهسته می زنی بیرون، بار تن بر دوش. شاید نیم نفسی بکشی. آخرای بهاره. نسیم صبحگاهی هنوز هست. هرچه باشد طبیعت،...
-
دربارۀ دانایی
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1391 11:54
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA عارفان در دمی دو عید کنند ، عنکبوتان مگس قدید کنند(سنایی) استعاره ما از دانایی چیست؟ دانایی از نوع انبانی نیست که پر می شود، بلکه مانند نوری است که از ذهن وضمیر ما می تابد، به تجربه های ما معنا می دهد وبرای محیط زندگی مان روشنی فراهم می آورد. دانایی تودۀ بیجان اطلاعات...
-
آیا اختیاری برای خوب بودن هست؟
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 07:04
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سحرگاه گرگ ومیش است. یک روز دیگر برای فرصت ادامه داشتن، برای بودن و برای خوب وخوش وخرم زیستن. اما این کار تصادفأ اتفاق نمی افتد. باید آن را اختیار کرد واین اختیار ماست که پروبلماتیک است. حافظ همچنان گریبانم را گرفته است : «چگونه شاد شود اندرون...